شهر خالی ز عشاق کز طرفی                                    مردی از خویش برون آید و کاری بکند


البته که نه شهر به آن معنا "خالی" است و نه ما آن "مرد" ایم که لسان الغیب مدنظر داشت. اما وضعیت خراب وب فارسی از نظر کمبود محتوای منسجم و به درد بخور که حداقل یک موضوع را با نظم خاص و تر و تمیز ارائه کرده باشد، باعث افسوس و تاسف گاه و بیگاه من بوده است؛ به ویژه که حالا با گسترش شبکه های موبایلی و کپی کردن جوک و مطالب بی سروته از این گروه به آن گروه و اینستاگرامی شدن همه، ملت دیگر میل و رغبت و حال و حوصله رفتن به سایت گوگل یا چک کردن ایمیل شان را هم ندارند! چه رسد به تولید محتوا در سایت و وبلاگ یا حتی فیس بوک. برای همین با اتکا به شعر بالا و یادآوری ضرب المثل روحیه بخش "شهر که خلوت باشه، قورباغه هم هفت تیر کش میشه"، کرکره این وبلاگ را بالا می دهیم و کارمان را شروع می کنیم.

برای شروع کتابی را در نظر گرفته ام که شاید تجربه اش در این روزنه، تماشای انفجار و آتش بازی نباشد، اما حداقل خوش رنگی شعله اش حال آدم را خوب می کند:

"آن بیست و سه نفر"، کتابی است که به تازگی و توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. این کتاب خاطرات خودنوشت "احمد یوسف زاده" است. حالا احمد یوسف زاده کیست؟

سال 1361 و طی عملیات بیت المقدس، تعداد زیادی از نیروهای ایرانی به اسارت عراق در می آیند. در این میان، گزارشی به "صدام حسین" - رئیس جمهور عراق - می رسد که حاکی از حضور چند نوجوان ایرانی در یکی از بازداشتگاه هاست. این خبر، صدام را به فکر یک برنامه کامل تبلیغاتی می اندازد. وی دستور می دهد تمامی نوجوانان اسیر را کنار هم جمع کنند، آن ها را (که بیست و سه نفر شده بودند) لباس خوب بپوشانند، امکاناتی بیشتر از اسرای دیگر در اختیارشان بگذارند، آن ها را به شهربازی و زیارت حرمین کاظمین ببرند و در نهایت به کاخ صدام ببرند تا با آن ها دیدار کند. در تمام این مراحل هم خبرنگاران و عکاسان رسانه های حکومتی عراق حاضر باشند تا برنامه تبلیغاتی به نحو احسن پیش برود. اما بچه ها کار آن دستگاه عظیم تبلیغاتی را خنثی می کنند. چگونه؟ کتاب را بخوانید!

احمد یوسف زاده یکی از آن بیست و سه نفر بوده است. کسی که پس از آزادی و بازگشت به ایران، به دانشگاه رفت و پس ار آن، روزنامه نگار شد. سال ها تجربه کار مطبوعاتی و البته داشتن طبع شعر و ذوق شاعری، باعث شده تا یوسف زاده نویسنده قابلی باشد. نثر روان وی در کنار حاقظه عجیب و غریبش (که کمک کرده تا رویدادها را با ریزترین جزیبات در کتاب بیاورد)، باعث می شود تا کتاب را با حرص و اشتیاق ورق بزنید و جلو بروید و کل 400 صفحه اش را در مدتی کوتاه تر از آن چه فکر می کنید، بخوانید. بنابراین، شما را به تجربه یک کتاب جذاب، دوست داشتنی و در عین حال سبک و روان دعوت می کنم.

آن بیسا و سه نفر


آن بیست و سه نفر

خاطرات خودنوشت

احمد یوسف زاده

سوره مهر

15000 تومان

پ.ن 1: احمد یوسف زاده را از نزدیک می شناسم. او حالا رئیس اداره کل امور فرهنگی دانشگاه ماست. آدم خوبی است، اما این معرفی ربطی به آن آشنایی ندارد. حالا می خواهید باور کنید، یا نکنید!

پ.ن 2: "روزنه" قرار است با بلاگ دیگری همراه باشد که یکی از دوستان من در آن خواهد نوشت. به امید خدا کار که شروع شد، با اینجا جفت می شود.

پ.ن 3: خدا بخواهد پست بعدی کوتاه تر خواهد بود.